در فهم آیه حج 14 و 15 (هر کس قبول ندارد، ریسمانی به آسمان بکشد، خود را بیاویزد و ...) دچار مشکل شده‌ام؛ لطفا توضیح دهید.

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

پایگاه پاسخگویی به سؤالات و شبهات (ایکس – شبهه): متن و ترجمه‌ی دو آیه‌ی مذکور به شرح ذیل می‌باشد:

«إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ» (الحج، 14)

خداوند کسانی را که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند، در باغ‌هایی از بهشت وارد می‌کند که نهرها زیر درختانش جاری است؛ (آری،) خدا هر چه را اراده کند انجام می‌دهد!

مَنْ كَانَ يَظُنُّ أَنْ لَنْ يَنْصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنْظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ (الحج، 14)

هر كه گمان دارد كه خدا پيغمبر را در دنيا و آخرت نصرت نمى‏دهد ريسمانى به آسمان كشد آن گاه آن را قطع كند و ببيند آيا نيرنگش آن چيزى را كه باعث خشم او شده از بين مى‏برد‌؟!

توضیح:

در فارسی و هر زبان دیگری، برای این که بیان کنند «همینی که هست»، اصطلاحاتی وجود دارد مثل: «بخواهی یا نخواهی چنین خواهم کرد - برو هر کاری که دلت می‌خواهد بکن – یا اگر نمی‌پسندی، برو خودت را بکش و ...» یا به قول آذری زبان‌ها «بودی که وار»!

این اصطلاحات در ادبیات، اشعار و قصه نیز به کار می‌رود، مانند مصرعی از غزل حافظ که می‌سراید: «گر تو نمی‌پسندی، تغییر کن قضا را»، یعنی بر اساس مقدرات (اندازه‌ها)، قضای حتمی چنین شده است، حالا اگر تو قبول نداری و یا نمی‌پسندی، برو قضای الهی را تغییر بده!

قرآن کریم:

مانند این اصطلاحات، در کلام وحی [قرآن کریم] نیز بسیار به کار رفته است، منتهی قطعاً در اوج حکمت، و به ویژه در پاسخ قاطع و نقضی علیه کفار، مشرکان و دشمنانی که غیض دارند چنین پاسخ‌هایی وجود دارد؛ چنان که می‌فرماید:

« هَا أَنْتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ » (المائدة، 119)

ترجمه: شما کسانی هستید که آنها را دوست می‌دارید؛ امّا آنها شما را دوست ندارند! در حالی که شما به همه کتاب‌های آسمانی ایمان دارید (و آنها به کتاب آسمانی شما ایمان ندارند). هنگامی که شما را ملاقات می‌کنند، (به دروغ) می‌گویند: «ایمان آورده‌ایم!» امّا هنگامی که تنها می‌شوند، از شدّت خشم بر شما، سر انگشتان خود را به دندان می‌گزند! بگو: «با همین خشمی که دارید بمیرید! خدا از (اسرار) درون سینه‌ها آگاه است.»

الحج 14 و 15:

کفار، مشرکان و معاندان، چون از یک سو بسیار جاهل هستند و از سویی دیگر بسیار "متکبر" هستند، گمان می‌کنند که چون برخی از نظرات خود را در دنیا و به زور به مردم تحمیل می‌کنند، پس به خداوند سبحان، اراده‌، حکمت و مشیت او و قواعد و قوانین ثابت الهی نیز می‌توانند تحمیل کنند! آنها گمان دارند که اگر چیزی را قبول نکردند، آن نه حقیقت دارد و نه به واقعیت خواهد پیوست. اما متقابلاً حتی ظنّ و گمان‌هایشان باید حقیقت تلقی گردد و حتماً واقع می‌گردد! به عنوان مثال اگر بگویند: «ما وجود خدا را قبول نداریم»، پس حتماً وجود خدا حقیقت ندارد! یا اگر گفتند: «معاد و حساب و کتاب را قبول نداریم»، پس حتماً بازگشت و حساب و کتابی در کار نخواهد بود!

خداوند متعال نیز ضمن تبیین و تفصیل خبری و استدلالی توحید و معاد در آیات قرآن کریم، گاه می‌فرماید: «همینی که هست و حتماً واقع خواهد شد، چه شما قبول کنید و بخواهید و چه قبول نکنید و نخواهید»؛ مانند: « إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ * لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ - آن واقعه چون وقوع يابد * [كه‌] در وقوع آن دروغى نيست (کسی نمی‌تواند تکذیبش کند) / الواقعة، 1 و 2»، و ده‌ها آیه در موضوعات دیگر که می‌فرماید: «وعده خدا این است، محقق خواهد شد، اگر مشرکان یا کافران نپسندند و نخواهند».

●- در سوره حج، آیه 14، پس از وعده‌هایی که در آیات قبل و ده‌ها آیه‌ی دیگر به نصرت و فلاح مؤمنان داده است،  خبر و وعده‌ی قطعی می‌دهد که مؤمنان را به فلاح رسانده و وارد بهشت خویش می‌گرداند و متذکر می‌گردد که قطعاً "اراده‌ی خدا محقق می‌گردد و نه اراده‌ی بندگان خدا"؛ و البته این سخن حکیمانه را هر برخوردار از عقل سلیمی می‌پذیرد.

●- اما همان‌طور که بیان شد، کفار عنود، هم جاهل هستند و هم متکبر؛ لذا این سخن را نمی‌پذیرد و می‌گوید: یا اصلاً بهشت و جهنمی نیست و یا اگر باشد نیز جای ماست، نه یک عده از مردم که پایین‌تر از سطح ما هستند، ولی به توحید و معاد ایمان آورده و به اسلام گرویده و مؤمن شده‌اند!

●- از این‌رو، خداوند متعال خطاب به آنها می‌فرماید: «همینی که هست». و البته علیمانه، حکمیانه و عادلانه است. لذا اگر تو قبول نداری، یا گمان دیگری داری، یا نمی‌پسندی، برو هر حیله‌ای که داری به کار ببند - اصلاً حیله‌هایت را تا آسمان‌ها بالا ببر – یا طنابی به سقف آسمان بیاویز و خودت را حلق‌آویز نما ...، سپس قبل از مردن، همان طناب را قطع کن و یک نگاهی کن که آیا این حیله‌هایت کاربردی داشت و مؤثر افتاد، و اراده و قضای الهی را تغییر داد یا خیر؟!

نکته:

گاهی به منکر می‌گویید: «قبول نداری که نداشته باش» - گاهی می‌گویید: «تو قبول نداری، نپیوند یا برو» - یا گاهی می‌گویید: «برو هر کاری که از دستت بر می‌آید انجام بده» - یا گاهی می‌گویید: «برو بمیر، یا خودت را بکش» و ... – اینها همه، قابل انجام می‌باشد و می‌شود انجام داد و یا دست کم انجامش را فرض و تصور نمود.

اما، هیچ کس نمی‌تواند طنابی را به سقف آسمان بیاویزد و خود را از آن طناب حلق‌آویز نماید! یعنی امر محالی است که حتی در عالَم فرض و تصور نیز محقق نمی‌گردد.

پس این پاسخ (آیه 15)، ضمن تأکید مؤکد بر وعده (آیه 14 و سایر آیات مبنی بر نصرت الهی و فلاح برای مؤمنان)؛ با مثال به یک امر نشدنی، می‌فرماید که مخالفت‌ها، گمان‌ها، نظریات، ایسم‌های خیالی، دشمنی‌ها، ترفندها و کیدهای شما، برای تغییر و تبدیل این اصل و وعده‌ی حتمی، نه تنها هیچ اثری ندارد، بلکه آن قدر از حقیقت و واقعیت دور است که قابل تصور ذهنی نیز نمی‌باشد.  

 

مشارکت و هم‌افزایی (سؤال به همراه نشانی لینک پاسخ، جهت ارسال به دوستان در فضای مجازی)

در فهم آیه حج 14 و 15 (هر کس قبول ندارد، ریسمانی به آسمان بکشد، خود را بیاویزد و ...) دچار مشکل شده‌ام؛ لطفا توضیح دهید.

http://www.x-shobhe.com/shobhe/8708.html

 

پاسخ به شبهات رایج دینی...
ما را در سایت پاسخ به شبهات رایج دینی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : امیرحسین اصغری shobhe بازدید : 162 تاريخ : 28 / 4 / 1396 ساعت: 3:05